پنج سوال مهم روزهای قرنطینه
(یوریک کریممسیحی)
یک/ در این روزهای کرونایی چه میکنید؟ آیا روی پروژه هنری خاصی متمرکز هستید؟
جواب: کتاب تازهام را تازه تمام کردهام و دارم آخرین نگاه و آخرین اصلاحات را میکنم. کتابی است دربارهی عکس. دیگر کتابم را، یعنی «عکس و دیدن عکس»، که چاپ اول آن پنج سال قبل بود بازنویسی کردم. درواقع ویرایش تازه است با حذفها و افزودهها. حالا مشغول شرح عکسهای آنم.
دو/ پیشنهادتان به مخاطبان گالری دنا برای تحمل قرنطینه در این روزها چیست؟
جواب: آن را «تحمل» نکنند! من هیچ پیشنهادی برای پُر کردن ساعات خانهنشینی ندارم و اگر هم داشته باشم برای خودم نگه میدارم. این روزها میبینم که همه دارند به مردم میگویند کتاب بخوانید. من چندان معنی این کار بیاثر را درک نمیکنم. آخر به یک فوتبالیست یا همتای کتابنخوانِ او چه که به مردم بگوید کتاب بخوانید؟! کسی که یک قفسهی یکدریک متر به دیوار خانهاش زده و بیست تا کتاب اندازهی هم که عطفشان همرنگ است در آنها گذاشته و فقط یک بار یکی از آنها را برداشته و عکسی یادگاری با آن گرفته و گذاشته اینستاگرام حالا به مردم میگوید کتاب بخوانید! با افسوس بگویم که وضع غیرفوتبالیستها (که اهالیِ هنر هم جزوشاناند) چندان مشعشعتر از او نیست! بنابر این به گمانم هر کس ناچار است راهی را که با خُلقیات خودش تناسب دارد و امکانش را هم دارد پیدا کند تا این در خانه ماندنِ اجباری برایش تبدیل به کابوس و کیفر نشود، و از این راه سوهان روح و روان دیگر اهالی خانه را مهیا نکند که آنها هم بخواهند مقابله به مثل بکنند!
سه/ روزگار بعد از کرونا را چگونه میبینید؟ به نظر شما دنیا تفاوت ویژهای خواهد کرد؟ مناسبات قدرت جابجا خواهد شد؟
جواب: تا همین اندازه که قبل از پایانش تغییر کرده برای هفت پشتِ بشریت بس است! گمانم چیزهایی تغییر بکند، چیزهایی که لزوما در مقولهی قدرت به مفهوم آشنای آن، یعنی قدرت سیاسی و ادارهی کشورها، نباشد. به نظرم هم وسواسها بیشتر خواهد شد و هم غیروسواسها، یعنی بیحسیها و بیتفاوتیها. وسواس و بیحسی به طور گسترده، که محدود به دست شستن نباشد. هر چه هست به نظرم جناب کرونا زندگی را از اینی که هست خیلی زشتتر و تحمل آن را خیلی مشکلتر بکند و معلوم شود دنیایی که در دویست سال اخیر به قوهی علم و فرهنگ و مدرنیته بنا کردهایم اعتبارش کمتر از اعتبارِ شکمِ نوزاد است!
چهار/ به مخاطبین گالری دنا برای دیدن اثر هنری چه پیشنهادی دارید؟ آیا میتوانید دیدن آثار هنری یک هنرمند را به مخاطبین گالری دنا پیشنهاد کنید؟
جواب: این هم خیلی به خُلقیات و علائق آدمها مربوط است و من هم طبعاً تابع علائق خودم رفتار میکنم و فقط از علائق خودم میگویم و پیشنهاد نمیکنم. من مشغول کاری هستم که گفتم و در دیگر ساعات فیلم میببینیم و موسیقی گوش کنیم، آن هم با هندزفری. به نظرم لازم است که آدمی در این شلوغی و ازدحام ناخواسته تنهاییِ خودش را هم پیدا بکند. حق با آلبر کامو است که گفت تراژدی تنها بودن نیست، تراژدی فقدان تنهایی است.
پنج/ در نهایت اینکه آیا شما رسالتی اجتماعی در روزگار کرونایی برای یک هنرمند در ذهنتان قائل هستید یا هنرمند را بی نیاز به داشتن یک رسالت اجتماعی میدانید؟
جواب: تنها رسالتی که من برای هنرمند لازم و ضروری بلکه حیاتی میدانم و همیشگی است و ربطی به آقای کرونا ندارد (کرونا مَرد است و فقط یک مَرد میتواند همچین وضعیتی به پا بکند!)، این است که کارش را بلد باشد و به خودش دروغ نگوید. اگر این دو کار ازش بربیاید لاجرم هنرمندی متعهد، موثر، و معاصر خواهد بود.
با تشکر از شما
گالری دنا

پنج سوال مهم این روزها از یوریک کریممسیحی